زیروروکشی عربستان، خوشخیالی ایران
تاریخ انتشار: ۷ شهریور ۱۴۰۲ | کد خبر: ۳۸۵۷۱۰۱۱
آفتابنیوز :
رقابتهای لیگ قهرمانان آسیا بهتازگی قرعهکشی و مشخص شد که تیمهای ایرانی حاضر در این تورنمنت قرار است به مصاف رقبای تا دندان مسلح عربستانی بروند. پرسپولیس با النصر، سپاهان با الاتحاد و نساجی هم با الهلال همگروه شده تا حداقل در این مرحله از بازیها شش تقابل بین تیمهای ایرانی و عربستانی برگزار شود.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
باوجوداین زمان زیادی لازم نبود تا این رؤیا به برزخ برود. ماجرا از این قرار است که کنفدراسیون فوتبال آسیا هنوز حاضر نیست میزبانی از تیمهای عربستانی را به ایرانیها بدهد و همچنان در پی برگزارکردن این رقابت در کشور ثالث است. این خبر اگرچه تا دو، سه روز قبل فقط یک گمانهزنی تلقی میشد، ولی حالا با انتشار محل میزبانی تیمهای ایرانی در لیگ قهرمانان آسیا، مشخص شد که AFC همچنان بر همان قانون قبلی اصرار دارد. در اطلاعیهای که درباره میزبانی این تورنمنت از سوی کنفدراسیون فوتبال آسیا منتشر شده، ورزشگاه آزادی و نقش جهان بهعنوان میزبان در ایران معرفی شدهاند، ولی در این بین یک استثنا وجود دارد: جلوی محل برگزاری بازی تیمهای ایرانی با رقبای عربستانی همچنان خالی است و محل این بازیها مشخص نشده است!
دلیل این خالیبودن، اتفاقی است که سال ۱۳۹۴ رخ داد و عدهای تندرو در تهران از سفارت دیوار عربستان بالا رفته و ارتباط دیپلماتیک دو کشور را متأثر کردند. در پی همان اتفاق، از سال ۲۰۱۶، کنفدراسیون فوتبال آسیا در پی درخواست فدراسیون فوتبال عربستان، عدم حضور نمایندگان عربستانی در ایران را قانونی کرد و دستور داد که بازیهای طرفین در کشور ثالث برگزار شود.
چنین شد که معمولا امارات بهعنوان میزبان تیمهای ایرانی و عربستانی معرفی شده و در سالهای اخیر، اگر بازیای در مرحله حذفی بین طرفین انجام شده، در کشوری دیگر بوده است. امسال هم رسانههای اماراتی خبر از این دادهاند که قرار است ورزشگاه «آلمکتوم» میزبان جدال تیمهای ایرانی و عربستانی باشد، ولی این خبر هنوز بهطور رسمی از سوی AFC تأیید نشده است.
فارغ از ابهام موجود در این پرونده، اگر AFC اینبار هم تصمیم گرفته باشد بازی طرفین را به کشور ثالث بسپارد، داغ شکست در عرصه دیپلماسی ورزشی برای طرف ایرانی به مراتب سنگینتر از دفعات پیش است. برای روشنشدن این مبحث، کافی است به چند مورد اشاره شود؛ اول اینکه برخلاف عدم حضور عربستانیها در ایران، تیمهای ایرانی به عربستان سفر کرده و برابر رقبای این کشور به میدان رفتهاند. خواسته یا ناخواسته ایران زورش به عربستان در این بخش نرسیده و دست بالا را عربستانیها داشتهاند که ایرانیها را با چراغ سبز AFC به عربستان کشانده، ولی خودشان از حضور در ایران سر باز زدهاند.
مورد دوم و مهمتر ملاحضات سیاسی دو کشور است که در ماههای اخیر دستخوش تغییر و تحول شده و مسئولان وزارت امور خارجه در کنار دیگر چهرههای دولت ابراهیم رئیسی، ازسرگیری ارتباط با عربستان را یکی از دستاوردهای مهم دولت عنوان کردهاند. حتی وزرای خارجه دو کشور نیز اخیرا دیداری با هم داشته و درباره مسائل مختلف ازجمله مراودات ورزشی هم سخن گفتهاند. در همین مرداد امسال که دیپلماتهای دو کشور با هم دیدار کردند، کسی تصورش را هم نمیکرد قریب به سه هفته بعد، عربستانیها دوباره برای ایران در عرصه ورزش شاخ و شانه بکشند.
آنها وعده همکاری دادهاند و ایرانیهای هم با آسودگی خاطر از اینکه مشکل برطرف شده، از کنار آن عبور کردهاند، ولی حالا که وقت عمل رسیده، عربستان دوباره ادعای خودش مبنی بر نداشتن امنیت در ایران را تکرار کرده و AFC به تأسی از آنها، محل میزبانی تیمهای ایرانی از عربستان را مشخص نکرده تا احتمالا دوباره این دیدارها به کشور دیگری برده شود.
پردهبرداری از این شکست احتمالی، حالا دوباره مسئولان وزارت امور خارجه را بر آن داشته تا مشغول رایزنی جدید شوند. روز گذشته ناصر کنعانی، سخنگوی وزارت امور خارجه، به اتفاقات رخداده در این زمینه واکنش نشان داد و گفت: «همکاریهای ورزشی ایران و عربستان موضوع بسیار مهمی است. ما در منطقه مشترک و در رویدادهای مشترک ورزشی حضور داریم و بازیهای تیمهای هر دو کشور نیز همواره پرهیجان و پرتماشاگر بوده است. در چارچوب روند جدیدی که در مناسبات دو کشور رخ داده، انتظار این است که رویدادهای ورزشی دو کشور نیز همگام با همین روند خوب سیاسی، اقتصادی و فرهنگی باشد. در گفتگوهای دو وزیر خارجه در ریاض درخصوص سرعتبخشیدن به فعالیتها و تبادلات ورزشی هم بحثهای خوبی شده و دو وزیر متفقالقول بودند که در این زمینه بتوانند کمک کنند که مناسبات ورزشی رونق بیشتری بگیرد. برگزاری مسابقات میان دو کشور در زمین ثالث فکر میکنم تصمیم کنفدراسیون فوتبال آسیا بوده و زمانی رخ داده که ما شاهد انقطاع در روابط سیاسی دو کشور بودیم، اما با شرایطی که در آن قرار گرفتیم، طبیعتا انتظار این است که بازیها در زمینهای ملی دو کشور برگزار شود. در گفتگوهای ریاض این موضوع از سوی وزیر خارجه کشورمان مطرح و مورد استقبال همتای عربستانی هم قرار گرفت. خوشبین هستیم که مبتنی بر این نگاه مشترک شاهد انجام بازیهای تیمهای باشگاهی و ملی در زمین خودی باشیم. وزارت خارجه باز هم این موضوع را به جد دنبال خواهد کرد. بر اساس آخرین اخباری هم که دارم بین مسئولان ورزشی دو کشور نیز ارتباطات خوبی برقرار شده است».
اگرچه از این جنس صحبتها برای اولین بار نیست که در فضای سیاسی-ورزشی ایران مطرح میشود، ولی با توجه به ایجاد کانالهای جدید دیپلماتیک، این نوع رفتار عربستانیها، اگر تغییر نکند، به غیر از شکست چیزی برای مسئولان سیاسی ایران به همراه ندارد. البته که نتیجهگیری دراینباره شاید هنوز اندکی زود باشد؛ چون آنطور که سرپرست دپارتمان امور بینالملل فدراسیون فوتبال روز گذشته خبر داده، ۱۰ روزی فرصت برای رایزنی مهلت وجود دارد. علی تارقلیزاده میگوید: «از سال ۲۰۱۶ بازیهای نمایندگان ایران و عربستان در زمین بیطرف برگزار میشد. این موضوع در کمیته مسابقات AFC باید تصمیمگیری شود و در نامه دریافتی که ما در این زمینه داشتیم، مقرر شد کنفدراسیون فوتبال آسیا محل برگزاری دیدارهای نمایندگان ایران و عربستان را تا روز سهشنبه پنجم سپتامبر (۱۴ شهریور) اعلام کند».
منبع: شرقمنبع: آفتاب
کلیدواژه: پرسپولیس لیگ قهرمانان آسیا عربستان کنفدراسیون فوتبال آسیا تیم های ایرانی عربستانی ها دو کشور نیز بازی ها
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت aftabnews.ir دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «آفتاب» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۸۵۷۱۰۱۱ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
ایرانیهایی که در کشور خود هم برگ هویت ندارند
به گزارش قدس خراسان، پس از پیروزی انقلاب اسلامی و پیش از شروع جنگ تحمیلی از سوی صدام، دولت بعث عراق اقدام به اخراج ایرانیها از این کشور کرد؛ کسانی که هنوز پس از گذشت ۴۵سال، نه ایران آنها را به عنوان ایرانی قبول دارد و نه کشورعراق آنها را عراقی میداند.
قصه ایرانیهای ساکن شهر حلّه استان بابل که حالا در گوشهای از شهر مشهد ساکن هستند نیز از این جنس است. ساجده و لعیمه خواجه نعمت دخترعموهایی هستند که پس از اخراج از عراق با کمک یک خیر مشهدی در این شهر صاحب خانه شدند؛ اما با وجود داشتن پدر و مادر ایرانی، هنوز پس از ۴۵ سال مدرک هویتی ایرانی ندارند.
ساجده خواجه نعمت که ۶۷ سال دارد و مادرزادی کمبیناست، هشت سال از ازدواج با پسرعمویش یعنی شهید مفقودالاثر وهاب خواجه نعمت گذشته بود که حکومت بعث عراق خودش و همسر ۳۰ سالهاش را دستگیر کرد. او پس از هشت روز آزاد شد؛ اما هنوز پس از ۴۵ سال هیچ خبری از همسرش ندارد.
وی در این باره میگوید: صدام، شوهرم را به دلیل تابعیت ایرانی دستگیر کرد. گفتند تو برو ایران او خودش میآید؛ اما پس از ۴۵سال هنوز هیچ خبری از او ندارم.
زایمان در زندان حزب بعث
ساجده خواجه نعمت با بیان اینکه صدام جوانان شیعه و متدینی را که تابعیت ایرانی داشتند، دستگیر کرده تا با سفر به ایران در جبهه علیه حزب بعث نجنگند، میافزاید: من را هشت روز در زندان انداختند، ۱۵۰ زن و بچه را در یک مکان کوچک زندانی کرده بودند، غذای خوبی نمیدادند و تنها دو ساعت در روز اجازه داشتیم از سرویس بهداشتی استفاده کنیم که با این جمعیت زیاد خیلی سخت بود. زندانبانها به ما توهین میکردند و رفتار خیلی بدی داشتند، در این وضعیت بسیار بد، یکی از زنانی که حامله بود، در زندان زایمان کرد و اصلاً به او رسیدگی نکردند.
وی ادامه میدهد: با یک خودرو از جلو زندان، ما را به مرز ایران بردند و از آنجا سه روز پیاده در زیر باران و در سرما راه رفتم تا به سرپلذهاب رسیدم. از سرپلذهاب با خودرو نیروهای ایرانی به اردوگاه آوارگان جهرم آمدم و سه ماه در این اردوگاه ساکن بودم.
ساجده خواجه نعمت که به تنهایی روزگار میگذراند، عنوان میکند: دخترعمویم که پیش از ما به ایران آمده و در مشهد ساکن بود، من را تحت تکفل خود قرار داد و از اردوگاه جهرم به مشهد آورد.
وی که از نداشتن شناسنامه ایرانی با وجود داشتن نسب ایرانی گلایه میکند، میافزاید: برادرم در عراق متولد شده و با ما به ایران آمده است. با پیگیریهایی که انجام داد، کمتر از یک سال است شناسنامه ایرانی گرفته؛ اما هنوز به ما شناسنامه ندادهاند.
صدام ۶۰ پسر بچه و مرد در بستگان ما را دستگیر کرد
لعیمه خواجه نعمت؛ همان دخترعمویی است که پیش از ساجده به ایران آمده و به کمک او ساکن مشهد شده است. درباره قصه اخراجش از عراق میگوید: همسرم شهید مفقودالاثر صالح خواجه نعمت ۲۹ سال داشت و چهار سال بود ازدواج کرده بودیم و دو دختر سه ساله و دو ساله داشتیم. ساعت ۹ شب مأموران آمدند در خانه ما در شهر حلّه و به تمام خانواده گفتند پنج دقیقه بیایید چند تا سؤال داریم. وقتی رفتیم، من را سه روز با دخترانم به زندان انداختند و سپس در مرز ایران رهایم کردند. پیاده به سمت ایران آمدم و ایرانیها با خودرو من را تا اردوگاه خرمآباد رساندند.
وی میافزاید: من یک سال پس از پیروزی انقلاب و سه ماه پیش از آغاز جنگ تحمیلی به ایران آمدم. صدام همسرم را دستگیر کرد و تاکنون هیچ خبری از وی ندارم و مفقودالاثر شده است.
لعیمه خواجه نعمت با اشاره به اینکه صدام خیلی ما را اذیت کرد و به ما که تابعیت ایرانی داشتیم، خیلی ظلم کرد، بیان میکند: ۶۰نفر از مردان اقوام ما را که سنشان از ۱۴ تا ۴۲ سال بود، در شهر حلّه عراق دستگیر کردند. تنها به دلیل اینکه تابعیت ایرانی داشتیم و شیعه متدینی بودیم و تاکنون هیچ خبری از سرنوشت آنها نداریم. از مسئولان عراقی که پیگیری کردیم، اطلاع دقیقی از سرنوشت آنها نداشتند. برخی هم میگویند صدام همه آنها را در گور دستهجمعی دفن کرده است.
وی با بیان اینکه بیشترین زمان نگهداری زنان اقوام آنها در زندان ۲۵ روز بود، ادامه میدهد: صدام خانه، خودرو و اموال این افراد را مصادره و زنان و خانواده آنها را از عراق اخراج کرد. چهار نفر از فامیل ما را در زندان شکنجه دادند و پسردایی ۱۴ سالهام را با برق شکنجه کردند و به شهادت رسید.
لعیمه خواجه نعمت درباره ماجرای آمدنش به مشهد میگوید: ۱۷روز در اردوگاه آوارگان عراقی خرمآباد بودیم که یک تاجر مشهدی به نام آقای اخوان، ما و ۱۵ خانواده دیگر را کفالت کرد و به مشهد آورد. ابتدا نزدیک یک سال در هتل زندگی کردم و سپس این تاجر مشهدی خانهای برای ما تهیه کرد.
وی درباره سایر اعضای خانوادهاش خاطرنشان میکند: بقیه افراد خانواده ما در عراق ساکن هستند و ما به دلیل اینکه در ایران مهاجر هستیم، تنها میتوانیم در ایام اربعین حسینی پاسپورت موقت برای سفر به عراق بگیریم و پس از اتمام آن مدت که کمتر از دو ماه است، باید به ایران برگردیم.
پدر و مادرم شناسنامه و کد ملی ایرانی دارند؛ اما به ما نمیدهند
لعیمه خواجه نعمت که در ابتدای صحبت گفته بود مادرش اصفهانی و پدرش شوشتری است، میگوید: نزدیک ۴۵ سال است در ایران ساکن هستیم؛ با وجود اینکه پدر و مادرمان ایرانی هستند و شناسنامه و کدملی دارند؛ اما هنوز به ما شناسنامه ایرانی ندادهاند. به همین دلیل بنیاد شهید به ما مانند ایرانیها حقوق پرداخت نمیکند.
وی با بیان اینکه صدام ما را به دلیل ایرانی بودن، پیش از شروع جنگ تحمیلی از عراق اخراج کرد، متذکر میشود: برای گرفتن شناسنامه ایرانی خیلی اقدام کردیم حتی دادگاه رفتیم و دادگاه نسب ما را پذیرفته؛ اما به ثبت احوال که مراجعه کردم، موافقت نکردند و شناسنامه ندادند. دلیلش را نمیدانم.
لعیمه خواجه نعمت با اشاره به سختیهای زندگی به عنوان یک مهاجر در ایران میگوید: پس از ۴۵ سال سکونت در ایران، بلاتکلیف ماندهایم. در ایران به ما میگویند عراقی هستید و در عراق هم به ما میگویند شما ایرانی هستید. ما فقط هویت و شناسنامه میخواهیم.
بیهویتی پس از ۴۵ سال سکونت در ایران با وجود نسب ایرانی، زندگی سختی را برای این افراد رقم زده است. با وجود اینکه بنیاد شهید و امور ایثارگران، همسران این افراد را به عنوان شهدای سپاه بدر پذیرفته؛ اما با حقوق کمتر از ۲میلیون تومان به سختی روزگار میگذرانند. امیدواریم این خلأ قانونی در کشور بازبینی شود و کسانی که هویت ایرانی در اجدادشان بوده به عنوان یک هموطن مورد پذیرش قرار گیرند تا برای همسران شهدای مفقودالاثری که ظلم صدام به جرم ایرانی بودن، زندگیشان را به اینجا رسانده، روزگار بهتری رقم بخورد.
خبرنگار: فریده خسروی